راه های داشتن زندگی ساده و راحت بدون دغدغه

هر چیزی را که باعث می شود شما احساس غمگینی کنید کنار بگذارید
سخت کوشی بخش ارزشمندی از زندگی ساده است. آیا این بدان معناست که شما باید وارد یک پروژه جدید و پیچیده مانند گرفتن مدرک حقوق شوید، حتی اگر از خواندن متنفرید؟ نه. بین سخت کار کردن و غرق شدن تفاوت وجود دارد. اگر فرزندان خردسال زیادی دارید، ایده خرید ساده مواد غذایی ممکن است فراتر از آن باشد که بتوانید آن را تحمل کنید.
هیچ اشکالی ندارد که در چنین مواقعی کمی بیشتر برای خرید مواد غذایی وقت بگذارید. اگرچه هزینه بیشتری دارد، اما زندگی شما را ساده تر می کند. بچههایتان را از مدرسه بیرون میآورید و عجله میکنید که به خانه بروید تا لباسهایتان را عوض کنید و شام را بخورید و دوباره برای فعالیت از در بیرون بروید؟ چند بار در هفته این کار را انجام می دهید و هر روز بعد از ظهر شروع به ترس می کنید؟
سفر کردن برای دیدن قوانین هر آخر هفته و بعد از رانندگی طولانی آنقدر خسته می شوید که برای چند روز بعد از آن انرژی زیادی ندارید؟ شما هم مجبور نیستید این کار را بکنید. چیزهای زیادی در زندگی وجود دارند که ما فکر می کنیم باید انجام دهیم، در حالی که واقعیت این است، ۹۹ ⁇ از آنچه که ما وقت خود را صرف آن می کنیم اختیاری است. زندگی ساده از شما می خواهد تا از شر تمام چیزهایی که از آن ها متنفرید خلاص شوید و وقت خود را صرف چیزهایی کنید که اهمیت دارند.
این می تواند هر چیزی باشد از یک کار با رفت و آمد طولانی، تا گرفتن یک سگ، تا برگزاری یک جشن کریسمس فانتزی.
اگر شغل شما است که شما را گیج می کند، بدیهی است که این یک تصمیم بسیار بزرگ تر است. اما برای بسیاری از مردم، اگر شما مایل به فداکاری هستید، می توانید با یک درآمد زندگی کنید.
زندگی کردن اغلب به معنای نه گفتن به چیزی است که نمی خواهید انجام دهید.
اگر فکر آن باعث می شود احساس تهوع کنید، بگویید نه. زندگی خیلی کوتاه است.
از زندگی که دیگران از شما انتظار دارند دست بکشید
بنابراین اغلب، ما چیزهایی را به زندگی خود اضافه می کنیم، زیرا احساس می کنیم دیگران فکر می کنند ما باید این کار را انجام دهیم، یا به این دلیل که دیگران این کار را انجام می دهند و بنابراین فکر می کنیم باید.
فشار همسالان برای بزرگسالان
این می تواند به شکل “همگامی با جونزها” باشد. به عنوان مثال، همسایه همسایه شما فقط یک سینمای زیرزمینی گذاشته است، شاید شما هم باید یکی داشته باشید. خواهرت وقتی دومین بچه اش را به دنیا آورد، یک SUV جدید خرید.
قبل از خرید آن چیز جدید، به این فکر کنید که چرا این کار را انجام می دهید. آیا برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران است؟ چون دوستان شما یکی دارند و شما هم احساس می کنید باید یکی داشته باشید؟ اگر از جایی که در زندگی خود هستید راضی هستید، اجازه ندهید دیگران آن را از شما بگیرند.
بله، قطعاً ممکن است سخت باشد که احساس «خواهر بیچاره» داشته باشید یا تنها کسی باشید که به تعطیلات نمیرود. اما سختتر است که سبک زندگیای داشته باشید که نمیتوانید از عهده آن برآیید، زیرا شما بسیار مشغول ادامه دادن به جونزها هستید. (کسانی که احتمالاً خودشان یک جبهه می کنند!)
به جای اینکه از متفاوت بودن با همسایگان خود خجالت بکشید، به آن به عنوان یک نشان افتخار نگاه کنید. شما زندگی خود را متفاوت زندگی می کنید، زیرا می خواهید، زیرا برای چیزهایی زندگی نمی کنید.
چه چیزی برای افتخار کردن وجود دارد؟
انتظارات از دیگران
* خب خواهرتان وکیل است و پدرتان هم همین طور. همه از شما انتظار داشتند که به دانشکده حقوق بروید، اما نشد و حالا باید به آن ها ثابت کنید که حرفه بازاریابی تان می تواند به همان اندازه سودآور باشد. به همین دلیل است که نمی توانید دست از کار بکشید، یک مغازه گل فروشی باز کنید و کمی از عمرتان کم کنید.
وقتی متوجه شوید که هر کسی زندگی خودش را می گذراند , متوجه خواهید شد که تصمیم گیری هایی از این دست آسان تر هستند .
علاوه بر این, احتمالا متوجه خواهید شد که هیچ کس به چیزی که شما دارید یا ندارید توجه زیادی نمی کند و فشاری که فکر می کنید از طرف دیگران وارد می شود, در واقع از خود شما ناشی می شود. ممکن است فکر کنید که دیگران واقعا به کاری که شما انجام می دهید اهمیت می دهند, اما در واقع به اندازه شما اهمیت نمی دهند.
اما فقط به این دلیل که دیگران این کار را انجام می دهند به این معنی نیست که شما باید این کار را انجام دهید . اگر سعی نکنید سبک زندگی خود را با افرادی که می شناسید تطبیق دهید , متوجه خواهید شد که همه چیز ساده تر می شود .
قبل از اینکه برای انجام کاری جدید ثبت نام کنید , از خودتان بپرسید : اگر هیچ کس دیگری از این موضوع باخبر نشود , باز هم این کار را انجام می دهید . چند بار کاری را انجام داده اید که واقعا به آن اهمیت نمی دهید , فقط برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران ?